سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیئت انصارالمهدی (عج) چهارباغ لواسان بزرگ

 

به پیشگاه نازدانه شاه‌مرد کربلا (ع) حضرت رقیه (س)

به مناسبت پنجم صفر 1433 سالروز شهادت حضرت رقیه (س)

 

دخترم! بگذار لب‌های چوب خورده‌ام امشب میهمان بوسه‌ای باشد از پیشانی سنگ خورده‌ات؛ از گیسوی پریشان چنگ خورده‌ات؛ از شانه‌های معصوم تازیانه دیده‌ات؛ از صورت رنگ پریده سیلی خورده‌ات. دخترکم! نخواب! بگذار بابا بخوابد....

 


* رقیه(س) که بود ؟

اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین (علیه السلام) در منابع شیعی آمده است، اما در بعضی منابع در این باره اختلاف وجود دارد.

در کتاب کامل بهایی نوشته علاءالدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است، اما در مورد نام او که آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و ... اختلاف است.

همچنین سید بن طاووس در کتاب «لهوف» خود می‌نویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیه ‏السلام) اشعاری در بی‌وفایی دنیا می‏خواند، حضرت زینب (س) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیه‏ السلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید و خویشتن‌دار باشید.»

 

* مادر حضرت رقیه (س)

براساس نوشته‌های بعضی کتاب‌های تاریخی، نام مادر حضرت رقیه (علیها سلام)، امّ اسحاق است که پیش‌تر همسر امام حسن مجتبی (علیه السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است. مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار می‌آید. بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است.

نام مادر حضرت رقیه (علیها سلام) در بعضی کتاب‌ها، ام جعفر قضاعیّه آمده است، ولی دلیل محکمی در این باره در دست نیست. هم چنین نویسنده معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) را شاه زنان؛ دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی معرفی می‌کند که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود. وی به ازدواج امام حسین (علیه السلام) درآمد و مادر گرامی حضرت امام سجاد (علیه السلام) نیز به شمار می‌آید.

البته لازم به ذکر است که این مطلب از نظر تاریخ‌نویسان معاصر پذیرفته نشده است؛ زیرا در منابع تاریخی آمده است که ایشان هنگام تولد امام سجاد (ع) از دنیا رفته و تاریخ درگذشت او را 23 سال پیش از واقعه کربلا، یعنی در سال 37 هـ .ق دانسته‌اند. از این جهت امکان ندارد، او مادر کودکی باشد که در فاصله سه یا چهار سال پیش از حادثه کربلا به دنیا آمده باشد. این مسأله تنها در یک صورت قابل حل است که بگوییم شاه زنان کسی غیر از شهربانو مادر امام سجاد (علیه السلام) است.

 

* نام‌گذاری حضرت رقیه (س)

رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است. گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین (ع) کمتر به چشم می‏خورد و به اذعان برخی منابع، احتمال اینکه ایشان همان فاطمه بنت الحسین (ع) باشد، وجود دارد. در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (ع) دو اسم داشته‏اند و امکان تشابه اسمی نیز در فرزندان ایشان وجود دارد.

گذشته از این، در تاریخ نیز دلایلی بر اثبات این مدعا وجود دارد. چنانچه در کتب تاریخی آمده است: «در میان کودکان امام حسین (ع) دختر کوچکی به نام فاطمه بود و چون امام حسین (ع) مادر بزرگوارشان را بسیار دوست می‏داشتند، هر فرزند دختری که خدا به ایشان می‏داد، نامش را فاطمه می‏گذاشت. همان گونه که هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام علی (ع) وی را علی می‏نامید.»

 

* اسارت حضرت رقیه (س)

حضرت رقیه در واقعه عاشورا حدود سه یا چهار سال سن داشت که بعد از شهادت امام حسین(ع) و یارانش در عصر عاشورا به همراه دیگر زنان بنی‌هاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفت.

اما داستان شهادت حضرت رقیه (ع). از درون خرابه‌های شام، صدای کودکی به گوش می‌رسید. همه آنهایی که در میان اسرا بودند، خوب می‌دانستند که این صدای رقیه، دختر کوچک امام حسین (ع) است. او حالا از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می‌گرفت. انگار که خواب پدرش را دیده بود. یزید دستور داد سر امام حسین (ع) را به دختر کوچک نشان دهند و او را ساکت کنند، اما وقتی حضرت رقیه (ع) و امام حسین ع باز هم به هم رسیدند، اتفاق جانسوزی افتاد.

 

* این بار، پدر در سوگ رقیه (س) نشست

چقدر بی‌تابی دخترم! این همه دلشکستگی چرا؟ مگر دست‌های کوچکت در امتداد نیایش عمه، تنها از خدا آمدن بابا را طلب نکرد؟ اینک آمده‌ام در ضیافت شبانه‌ات و در آرامش خرابه‌ات. کوچک دلشکسته‌ام! پیش‌تر نیز با تو بودم و می‌دیدمت. شعله بر دامان و سوخته‌تر از خیمه آه می‌کشیدی و در آمیزه خار و تاول، آبله و اشک، صحرای گردان را به امید سر پناهی می‌سپردی.

مهربان دلشکسته‌ام! صبور صمیمی! مسافر غریب و کوچک من!

مگر نگفتی که بابا که آمد، آرام می‌گیرم. این همه ناآرامی چرا؟ مگر نگفتی بابا که آمد سر بر دامانش می‌گذارم و می‌خوابم؟ نه ...، نه دخترکم نخواب! می‌دانم اگر بخوابی، دیگر عمه نمی‌خوابد.

می‌دانم خواب تو، خواب همه را آشفته می‌کند.

نه ... نخواب دخترم!

دخترم! بگذار لب‌های چوب خورده‌ام امشب میهمان بوسه‌ای باشد از پیشانی سنگ خورده‌ات؛ از گیسوی پریشان چنگ خورده‌ات؛ از شانه‌های معصوم تازیانه دیده‌ات؛ از صورت رنگ پریده سیلی خورده‌ات. بگذار امشب، مثل شب آرامش تنور بر زانوان زهرا آسوده بخوابم.

نه دخترم! نخواب! بگذار بابا بخوابد.

و چنین شد که رقیه (س)، هنگامی که سر پدر در آغوشش بود، جان سپرد.

 

منابع:

بهایی علاءالدین طبری

لهوف سید بن طاووس

چهل روز عاشقانه، محمدرضا سنگری

* ویژه‌نامه محرم و صفر خبرگزاری فارس/85

 

زیارتنامه حضرت رقیه(ع)

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا سیدتنا رقیه علیک تحیه والسلام و رحمه الله و برکاته السلام علیک یا بنت امیر المومنین علی ابن ابی طالب السلام علیک یا بنت فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین اسلام علیک یا بنت خدیجه الکبری ام المومنین و المومنات السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله السلام علیک یا بنت الحسین الشهید اسلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده السلام علیک ایتها الرضیه المرضیه السلام علیک ایتها التقیه النقیه السلام علیک ایتها الزکیه الفاضله اسلام علیک ایتها المظلومه البهیه صلی الله علیک و علی روحک و بدنک فجعل الله منزلک و ماواک فی الجنه مع ابائلک و اجدادک الطیبین الطاهرین المعصومین السلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار و علی الملائکه الحافین حول حرمک الشریف و رحمه الله و برکاته و صلی الله علی سیدنا محمد وآله الطیبین الطاهرین برحمتک یا ارحم الراحمین .

 

ترجمه زیارتنامه حضرت رقیه(ع)

درود بر تو ای بزرگ ما رقیه که بر تو باد احترام و سلام و عنایات و برکات خداوندگار ما. به تو ادای احترام می‌کنم ای دخت امیر المومنین علی بن ابی طالب، در برابر عظمتت تعظیم می نمایم ای دختر فاطمه زهرا که مادرت بزرگ زنان دو جهان است، تسلیم مقام توام ای دختر یادگار خدیجه کبری، که سمت مادری داشت بر مردان و زنان با ایمان. سلام بر تو ای دختر ولی خدا. درود بر تو ای خواهر دوست خدا. سلامتی بر تو ای دخت حسین شهید . دعا نثارت ای که هستی راستگو و حاضر در دینت . سلام بر تو ای که از راهت راضی بودی و خدا از مسیرت خشنود. در برابرت خاضعم ای پرهیزکار و پاکیزه‌تن ف تحیت بر تو ای تزکیه شده برتر، تسلیم مقام توام، ای که بودی  در مظالم و با ارزشت همه را تحمل کرده افشا نمودی . صلوات خداوند بر تو و بر روح تو و جسمت . خداوند تبارک و تعالی خانه و زندگی تو را در بهشت قرار داده در کنار پدران و اجداد پاک و گرامی معصومت . درود بر شما به آنچه که صبر کردید. پس چه زندگی زیبایی در انتظار شماست . و نیز به فرشتگان پاسدار حرمت که نگهبان مقامات می‌باشند کرنش می‌کنم و در خاتمه با تمام وجود به خاندان معظم رسول خدا محمد (صل الله علیه وآله و سلم) دعا کرده و الطاف و مراحم الهی را مسئلت می‌کنم . 

 




نگارش شده در تاریخ پنج شنبه 90 دی 8 توسط خادم المهدی (عج)

قالب وبلاگ